سیزده شهریور

ساخت وبلاگ
چه خبره خیابونا!!..خوبه حالا همه چی گرونه و دلار از این کانال به اون کانال تغییر نرخ میده! ملت جملگی ریختن تو خیابونا و اگر برای خرید عید این نهضت رو به پا نکردن پس از چه رو به خیابانها رو کرده اند؟ اون ولنگ تانک و اسفند مذار رو شعله گاز هم که گمونم تموم شده باشه و خرسها خریداری شده و کم کم ملت دارن خودشون رو برای انجام فریضه چهارشنبه سوزی مهیا میکنند! میگن ذکر ایشالا جزّ جیگر بزنی برای وقتی که نارنجک میندازن زیر پات بسیار مجرّب بوده و توصیه شده در این روز! (جان هر کی دوستش دارید برای مشاهده رقص سالمندان، نارنجک زیر پای پیرزنان نیندازید...گناه دارند..چون قدیمی هستند لوازمشان هم گیر نمیاید!) امروز صبح از بس تو ترافیک بودم خسته شدم!  یاد یکی دو هفته پیش افتادم که برای کاری سمت کرج از مترو استفاده کردم...تو یکی از ایستگاهها مردم همه هجوم اورده بودند و با سرعت از پله های صعودی میخواستن خودشونو به مترو برسونن..یه بنده خدایی وسط جمعیت برگشت و رو به همه جمعیت با حالتی اگرسیو و فان دو تا دستاشو برد بالا و به جمعیت نهیب زد: «کجا دارید میدوید؟ همه چی گرونه!!!» و لبان ملت جملگی مزین به لبخند گردید و همه وی را تصدیق همی کردند که راست میگه بخدا! و در آخر محبوبا... در این ماه آخر سال یک بلیط از تو هم میخواهم، آن هم بلیط یک سر رفت به هامبورگ که برگشتی در کار نباشد، حتی اینترپل هم نتواند من را برگرداند...و یک منتظر  در فرودگاه که با دسته گلی انتظار من را بکشد! میدانید که که را می گویم؟ ایزدا، فرصت مطالعاتی بهانه ای بود که در سال ۹۷ میسر نگردید، تو خود در سال ۹۸ میسر گردان....سینا هلند است، جواد ایتالیا، من را هم به آلمان برسان،پروردگارا آلمان ها، یکوقت خط روی خط نیفتد و بجای سیزده شهریور...
ما را در سایت سیزده شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0hdana6 بازدید : 90 تاريخ : دوشنبه 13 تير 1401 ساعت: 0:38

از اینکه خواسته های قلبیم با تاخیر به دستم میرسه نمیتونم شاکی باشم...چون واقعا چیزی دست من نیست....من یه اداره ی پُستِ کوچیکم که هدایا و نامه های مردم همش با تاخیر به دستم میرسه!...اصلا پت پستچی رو یادتونه؟ گمون نکنم شما دهه نودی ها و دهه هشتادی ها و نهایتا دهه هفتادی ها و نهایتا دهه شصتی و نهایتا دهه پنجاهی ها و نهایتا دهه چهلی ها .........(بیخیال) یادتون باشه!.شما همتون نسل باب اسفنجی و بن تن هستید:) خب گفتیم خندیدیم دیگه کافیه!...بریم سراغ پت پستچی...من عاشق این ماشین پت پستچی بودم..اصلا ریشه علاقه من به تویوتای اف جی کروزر که الان فقط ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین از این موضوع خبر نداره، برمیگرده به ماشین پت پستچی! شما نمیدونید این ماشین چقدر دوست داشتنی بود.... یکم هم غر بزنم...فرشته خیلی اذیتم میکنه......خیلی کشش میده! چکار کنم بنظرتون؟ میخوام از دست فرشته سر بذارم به اوکراین..برم هر کمکی از دستم برمیاد اونجا کمک کنم..مثلا آواره های اوکراین رو البته آقایونشون رو  با خودم ببرم بلغارستان یا فنلاند و از اونجا ببرمشون آلمان...مدیونید اگر همین الان به آلکساندرا فکر کنید! .البته آقایون که باید بمونن بجنگن با روسیه....پس اوکراین منتفیه:) پس چکار کنم از دست این فرشته بنظر شما...راستی باز هم لازمه که عرض کنم که فرشته آقا هستند و بلای جان و راهنمای بنده؟!!!  راستی یه تجربه خیلی مفید هم داشتم اینجا چون ارتباط منطقی مطالب این پست زیاد شد و کورولیشن مطالب رفت بالا بذارید اینم بگم: آقا کفشای دیجی کالا به هیچ دردی نمیخوره.متاسفانه جنسش اصلا خوب نیست....اینو گفتم چون اینجام مونده بود... راستی بهتون گفته بودم رفته بودم دندونپزشکی؟ واقعا چرا الان فکر می کنید من باید این م سیزده شهریور...
ما را در سایت سیزده شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0hdana6 بازدید : 100 تاريخ : دوشنبه 13 تير 1401 ساعت: 0:38